کتاب روت
روایت این کتاب در روستای بت پرستی به نام موآب (منطقهای واقع در شمال دریای مرده) آغاز میگردد،اما بعد از آن به بیت لحم تغییر مکان می دهد. این گزارش حقیقی در طول روزهای ملالت انگیز شکست و سرکشی اسرائیلی ها اتفاق می افتد که به دوران «داوران» معروف بود. خشکسالی، اِلیملک و همسرش نعومی را ناگزیر ساخت که از خانه خود در اسرائیل به دیار موآب نقل مکان کنند. الیملک می میرد و نعومی با دو پسر خود باقی می ماند و پسران او کمی بعد با دو دختر موآبی به نام عرفه و روت ازدواج می کنند. بعداً هر دو پسر می میرند و نعومی با عرفه و روت در دیاری غریب تنها میماند. عرفه نزد والدین خود برمی گردد، اما روت تصمیم می گیرد که در سفر به بیت لحم با نعومی همراه شود و با او بماند. این روایت از محبت و سرسپردگی درباره ازدواج روت با مردی ثروتمند به نام بوعز است که از او پسری به نام عوبید به دنیا می آورد. عوبید پدربزرگ داوود و جد عیسی می شود. فرمانبرداری، روت را وارد دودمان ویژه مسیح می کند
نظرات
ارسال یک نظر